نقش ارز های دیجیتال در آینده سیستم مالی و پول

۴۵ بازديد

از زمان ایجاد بیت کوین در سال 2008 توسط شخصیتی معمایی که فقط با نام مستعار Satoshi Nakamoto شناخته می شود ، ارزهای دیجیتال و ارزهای رمزپایه شکوفا شده اند. اخیراً ، علاقه به ارزهای دیجیتال به طور قابل توجهی افزایش یافته است ، زیرا دولت ها و بانک های مرکزی در حال بررسی این مسئله هستند که چگونه ارزهای دیجیتال در کنار ارز بی پشتوانه رواج می یابد یا حتی می تواند جایگزین آن شود. ارزهای اصلی امروز ، از جمله دلار و یورو ، ارزهای بی پشتوانه (fiat) هستند. این بدان معنی است که کالاهایی مانند طلا پشتوانه آنها نیست. در عوض ارزهای بی پشتوانه هیچ ارزش ذاتی ندارند و ارزش آنها بر اساس اعتماد است.
ارز دیجیتال محل تلاقی پول و فناوری است. در اصل ، ارز دیجیتال به ارزهایی گفته مشیود که فقط در فرم و بستر های دیجیتالی قابل دسترس هستند. دسترسی به آن فقط در دستگاههایی مانند تلفنهای هوشمند یا کامپیوتر ها امکان پذیر است.

پول و عدم اطمینان از آینده



ما پول ـ یعنی بازاری‌ترین کالاها ـ را نگه می‌داریم زیرا از آیندۀ نامطمئن خود خبر نداریم. پول بازاری‌ترینِ کالاهاست؛ پس علی‌رغم هر اتّفاقی که در آینده رخ ‌دهد، بیشترین گزینه‌ها را در دسترس ما نگاه خواهد داشت.


اگر دانش بهتری نسبت به آینده داشتیم، کالا‌هایی را نگه می‌داشتیم که تصوّر می‌کردیم در‌ شرایط جدید نیاز بیشتری به آن‌ها خواهیم داشت، تا لذا منافع خود را به حداکثر برسانیم. با نگهداری پول، ما بازده کمی ‌کسب خواهیم کرد، امّا امنیّت بسیار بیشتری در حفاظت از ارزش مبادله خواهیم داشت.

باید توجّه داشت که این قابلیّت ذخیره‌پذیری هم در کارکرد هر پول کالایی وجود دارد و هم در اطمینان و اعتمادی که به پذیرش آتی پول توسط آحاد جامعه ـ براساس یک درک بین‌الاذهانی ـ داریم؛ بنابراین به‌طور خلاصه می‌توان گفت که ما بخشی از کالاهایی که در اختیار داریم را در زمان حال مصرف نمی‌کنیم ولی این تعویق به‌منظور افزایش مصرف آتی نیست بلکه آن کالاها را برای مواجهه با نااطمینانی‌های آتی نگهداری می‌کنیم. این با پس‌اندازکردن، سرمایه‌گذاری‌کردن و قرض‌دادن تفاوت دارد.

پول و اعتماد


اگر به مجموعه‌ای از کالاها که در طول تاریخ نقش پول را بر عهده گرفته‌اند نگاهی بیندازیم می‌توانیم کمابیش ویژگی‌هایی نظیر همگن‌بودن، فسادناپذیری، قابلیّت حمل، تقسیم‌پذیری، کمیابی و غیره را به درجاتی در هر یک ببینیم. به‌تدریج از اهمیّت ارزش مصرفی کالاها در تلّقی‌کردن آن‌ها به‌عنوان پول کاسته شد. نهایتاً پول شامل کالاهایی بود که موضوع نوع خاصّی از اعتماد آحاد جامعه شدند. اعتماد آحاد جامعه به این‌که این کالاها حائز درجۀ بالایی از پذیرش عمومی هستند.


کارکردهای ناشی از این «اعتماد» را می‌توان نوعی کالا تلقّی کرد که نتیجۀ کنش جمعی ماست. ممکن است این اعتماد به‌طور خودجوش توسط آحاد جامعه شکل گرفته باشد یا آحاد جامعه توسط یک قوۀ قهریه طوری با یک پدیدار رفتار کنند ـ یعنی چیزی را در ازای مبادلۀ کالاها پذیرند ـ که گویی ناگزیر هستند به آن اعتماد داشته باشند. لذا آحاد جامعه انتظار خواهند داشت تا در ازای پرداخت با کالاهایی که دارای قابلیّت ذخیره‌سازی ارزش هستند، بتوانند در مواجهه با نااطمینانی‌های آتی نیازمندی‌هایشان را رفع کنند.

نباید از نظر دور داشت که در هر صورت ارزش این کالاهایی که اکنون پول تلقّی می‌شوند همچنان از همان طریق تعیین می‌شود که ارزش هر کالای دیگری تعیین می‌شود. لذا ارزشی که از طریق آن‌ها در طول زمان و فضا منتقل می‌شود نیز مشمول همین قاعده است.

با افزایش جمعیّت و پیچیده‌تر شدن روابط و مناسبات اقتصادی می‌توان گفت که محافظه‌کاری در پویایی‌های سطح این اعتماد رو به تزاید خواهد بود، زیرا اولاً از دیدگاه هر شخص منفرد احتمال کمتری وجود دارد که بتواند فردی را برای مبادلۀ کالاهای مورد نیازش بیابد و ثانیاً با ورود پول به مناسبات و پذیرش آن در برخی مبادلات، هزینه‌های عدول از قرارداد ضمنی اولیّه برای هر شخص منفرد بالا می‌رود؛ ولی تداوم و سطح این اعتماد همچنان منوط به کارکرد آن در رفع نیازمندی‌های آحاد جامعه خواهد بود. این امکان که کاهش سطح این اعتماد به تدریج تشدید شود و یا کالاهای دیگری که ویژگی‌های رضایت‌بخش‌تری دارند جایگزین کالاهایی شوند که قبلاً نقش پول را ایفا می‌کردند، ابداً منتفی نیست.

ارزش ذهنی و ذخیره ارزش


تا اینجا شرح دادیم که «ذخیرۀ ارزش» منشأ پول است ولی با افزایش دست به دست شدن و ایفای هر چه بیشتر نقش واسطۀ مبادله کارکرد «ذخیرۀ ارزش» نیز افزایش می‌یابد. در واقع این‌ها دو روی یک سکّه‌اند که روی «ذخیرۀ ارزش» اوّل حکّاکی شده است.


بارها و بارها چنین جملاتی را شنیده‌ایم: «هیچ‌چیز مهّم‌تر از این نیست‌ که دولت بتواند یک معیار ارزش قابل‌اطمینان را در اختیار تولیدکنندگان بخش خصوصی بگذارد، یک واحد محاسبه که مانند یک ابزار ‌‌اندازه‌گیری، ثبات خود را حفظ کند»

فرض کنید N کالا در اقتصاد وجود داشته باشد و کالای Nاُم را بازاری‌ترینِ کالاها بدانیم. صحبت از ثبات ارزش کالای Nاُم بی‌معناست. ثابت نسبت به چه چیزی؟ وقتی ارزش همۀ کالاهای دیگر در حال تغییر است، برای کالای Nاُم فقط یک ویژگی شمارندگی باقی می‌ماند که در هر صورت دیگر نیز وجود می‌داشت. «ارزش کالای Nاُم نسبت به هر کالای دیگر» هیچ تفاوتی با «ارزش اولین کالا نسبت به هر کالای دیگر» ندارد. لذا ضمن این‌که قابلیّت ذخیره‌کردن ارزش در هر کالایی ممکن است وجود داشته باشد، در کالای Nاُم هم همین ویژگی وجود دارد با این تفاوت که نقدتر از هر کالای دیگری است. برای کالایی که در آینده به هیچ عنوان قابل مبادله با کالاهای دیگر نباشد، قابلیّت ذخیره‌کردن ارزش در حداقلِ ممکن قرار خواهد داشت. ولی این نقدشوندگی ابداً به‌معنای معیار بودن برای ارزش ذهنی نیست و طبعاً اندازه‌گیری قیمت‌های عینی تابع تغییرات ارزش ذهنی هستند.

پول در وهلۀ نخست پدیده‌ای مولود بازار است که به‌واسطۀ قابلیّت ذخیره‌کردن ارزش برای مقابله با نااطمینانی‌های آتی و تسهیل مبادلات، ایجاد شده است ـ و دست به دست می‌شود ـ و منظور از ارزش، ارزش ذهنی است. امّا استفاده از پول در حسابداری و یا به‌عنوان معیار محاسبه در هر صورت به‌عنوان کارکرد ثانوی و ضمنی، امکان‌پذیر است؛ زیرا قیمت‌های عینی را اندازه‌گیری و ثبت می‌کند. این‌طور نیست که ما چیزی درست کرده باشیم تا در عین حال چندین وظیفه را بر عهده بگیرد، بلکه این طبقه‌بندی و تلاش متعارف ماست که برای توصیف پول به تدقیق کارکردهای آن پرداخته است.

واحد محاسبه


این‌که پول در کارکردهای ثانوی خود به‌عنوان واحد حسابداری به کار گرفته شده است در واقع تجلّی دیگری از انتقال ارزش در طول زمان و فضا است. مقایسه‌های ارزش‌های ذهنیِ پدیده‌های پیچیده در جوامع انسانی از طریق محاسبات قیمت‌های عینی صورت گرفته‌اند؛ چون قیمت‌های عینی بازتابی از ارزش‌گذاری ذهنی مجموعۀ بزرگی از افراد بوده‌اند که در یک فرآیند تدریجی و اعمال «قانون قیمت واحد» در یک کنش جمعی زمان‌مند تعیین شده‌اند. وقتی به بازار مراجعه می‌کنیم با قیمت‌هایی که قبلاً تعیین شده‌اند و ظاهراً قادر نیستیم تا رجحان‌های ذهنی خودمان را اعمال کنیم. ولی باید توجه داشت که «قانون قیمت واحد» در بستر زمان عمل می‌کند و قیمت‌ها را شکل می‌دهد.


این موضوع که سکّه‌ها و انواع پول دستوری، همگن و قابل‌شمارش بوده‌اند و در یک دستگاه قیمت‌های نسبی N کالایی با قیمت واحد(P = ۱) شناخته شده‌اند و محاسبات با آن‌ها به مراتب ساده‌تر از سایر کالاها قابل انجام بوده است، کمابیش در زمینۀ امکان‌پذیری وجود یک واحد حسابداری کاملاً باثبات گمراه‌کننده بوده است. در حالی‌که ارزش هر کالایی که برای انتقال ارزش در طول زمان و فضا انتخاب شده باشد نهایتاً تحت تأثیر ذهنیّت‌ها خواهد بود و حتی اگر بتوان یک ارزش ذهنی ثابت برای یک کالا متصّور بود، با تغییر ارزش ذهنی سایر کالاها، ارزش نسبی آن دچار تحوّل خواهد شد.

نوسانات محدود و تدریجی نرخ برابری یک ارز نیز می‌تواند تا حدودی این گمراهی را به وجود بیاورد. و حتی گاهی افزایش قیمت نسبی یک ارز نه تنها می‌تواند «تمایل به باثبات بودن ارزش پول» را ارضا کند بلکه منافع ناشی از این افزایش، رضایت‌بخشی بیشتری در بر خواهد داشت.

اغلب وجود یک تورم مثبت کوچک چندان مناقشه‌برانگیز نیست و در مقایسه با تجربۀ مارپیچ‌های تورمی و ابرتورم‌ها و تورم‌های مزمن دورقمی، قابل دفاع به نظر می‌رسد و احتمالاً تا حدودی «تمایل به باثبات بودن ارزش پول» را ارضا می‌کند. این در واقع انتخاب یکی از گزینه‌هایی است که به نظر می‌رسد در دسترس هستند و احتمالاً بهترین آن‌هاست. امّا چنین چیزی به لحاظ تئوریک ابداً به‌معنای امکان‌پذیری وجود یک واحد حسابداری کاملاً باثبات نیست. باید توجّه داشت که وجود یک تورم ۲/۵ درصدی طی سی سال به فرض ثبات ارزش‌های ذهنی برای یک کالا، قیمت عینی آن را تا دو برابر افزایش خواهد داد یا به عبارت دیگر قدرت خریدِ مقدار معیّنی از آن پول به نصف کاهش خواهد یافت.

ارزهای دیجیتال؛ پول‌های آینده


در مورد این‌که رمزارزها کالا هستند، از آن‌جا که امروزه رمزارزها کاربردهای گوناگونی دارند و مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ می‌توان گفت تا زمانی که ما ضمن آگاهی از سودمندی‌های آن‌ها می‌توانیم در جهت ارضای نیاز‌های‌مان بهره ببریم، هیچ تردیدی وجود ندارد. ممکن است عدّه‌ای براساس ادبیّات منگر، رمزارزها را کالای کاذب بدانند، ولی ما در مورد رمزارزهایی بحث می‌کنیم که برای مبادلات، انتقال دارایی و نظایر این‌ها کاربردهایی یافته‌اند و در مورد این‌که آیا رمزارزها، پول هستند؟ می‌توان به تعریف پول مراجعه کرد. ما باید ببینیم رمزارزها در کجای طیف «پول بودن» قرار می‌گیرند. پول بیش از آن‌که «اسم» باشد یک «صفت» است. هر مقدار که رمزارزها بتوانند پذیرش عمومی بیشتری جلب کنند و در طیف گسترده‌تری از مبادلات ـ به‌لحاظ جغرافیایی و گردش روزانه ـ مورد استفاده قرار بگیرند، شایستگی بیشتری برای عنوان «بازاری‌ترین کالا» خواهند داشت.


رمزارزها «قابلیّت ذخیره‌کردن ارزش» را دارند. اگر پویایی‌های ارزش هر رمزارز را از روز ظهور آن در نظر بگیریم، این واقعیّت آشکار خواهد شد که تعدادی از افراد براساس انتظارات‌شان در مورد کارکردهای آتی آن رمزارز یک ارزش ذهنی به آن نسبت داده‌اند و برای کسب مالکیّت آن رمزارز اقدام کرده‌اند. گاهی بازار به جای تخصیص منابع به عدم‌تخصیص آن‌ها می‌پردازد زیرا بازتابی از ذهنیّت‌های آحاد جامعه است. انواع نوسانات رمزارزها در بازار را باید مبتنی بر ارزش ذهنی تفسیر کرد.

این‌که قیمت اسمی رمزارزها دچار نوسان زیادی باشد، دلیل بر نفی وجود ارزش ذهنی نزد مشارکت‌کنندگان در عرضه و تقاضای آن نیست؛ و حتی این تغییرات قیمت‌های عینی را باید متأثر از تغییر ذهنیّت‌های افراد دانست. ضمناً باید توجّه داشت که در دنیای پیچیده و مملو از نااطمینانی‌هایی که توسط مداخلات دولت‌ها تشدید می‌شود، نمی‌توان کارکردهای بازار را نفی کرد. این ارزش ذهنی ممکن است براساس کارکرد آن رمزارز بوده باشد و یا براساس یک حدس کارآفرینانه ـ و طبعاً خطاهای محض کارآفرینانه نیز وجود خواهند داشت ـ که آن فرد برای کسب مالکیّت این کالا، با چشم‌پوشی از مصرف برخی کالا، رجحان‌هایِ بینِ ‌دوره‌ای خود را آشکار کرده است.

بنابراین تولّد رمزارزها در صورتی‌که حاکی از وجود و تداوم ارزش ذهنی برای آن‌ها باشد و مبادلات آن‌ها مستلزم چشم‌پوشی از مصرف برخی کالاهای فعلی باشد، واجد ویژگی «قابلیّت ذخیره‌کردن ارزش» خواهد بود؛ حتی اگر نوسانات این ارزش بیش از سایر کالاها باشد، باید تأکید کرد که افراد آگاهانه در مواجهه با نااطمینانی‌های آتی این روش را برگزیده‌اند. افراد قدرت جانشین‌سازی و توانایی ارزیابی دارند؛ اگر کالاهایی با زحمت کمتر تولید بشوند ولی قیمت بازاری آن‌ها بالا باشد، یعنی سود بیشتری در تولید آن‌ها نهفته باشد، آنگاه تعداد بیشتری از افراد برای تولید آن کالا اقدام خواهند کرد تا جایی که سود تولید کالاهای مختلف به هم نزدیک شود.



همچنین بخوانید : کاربرد بلاک چین در احراز هویت



ممکن است که در مراحل اولیّۀ ظهور یک پدیدۀ جدید، فرصت‌های بیشتری برای کاربرد اطلاعات و خلاقیّت‌هایی که برای خلق یا تولید رضایت‌بخش‌تر یک کالا به کار گرفته نشده‌اند، وجود داشته باشد و طبعاً بسامد تغییرات ذهنیّت‌های افراد با بسامد تولید، انتقال و کشف این اطلاعات متناسب خواهد بود. «معیار سنجش و حسابداری» را می‌توان از چند جهت مورد توجّه قرار داد. در وهلۀ اول موضوع مربوط می‌شود به ویژگی‌هایی نظیر همگن‌بودن، تقسیم‌پذیر بودن، در دسترس بودن و نظایر این‌ها که رمزارزها از این جهت با سایر پول‌های دستوری رایج تفاوت چندانی ندارند.

موضوع بعدی ملاحظات مربوط به ثبات نسبی ارزش رمزارزهاست. قیمت‌های عینی ـ که براساس واحدهای پول بیان می‌شوند ـ بازتاب رجحان‌های بین‌دوره‌ای ما هستند. و تمایل داریم با مشاهدۀ قیمت‌های عینی، در شکل دادن ارزش‌ها، «دقّت بیشتری» به شناخت و دانش خودمان ببخشیم. ما برای مواجهۀ رضایت‌بخش‌تر با نااطمینانی‌های آتی، تلاش می‌کنیم این «دقّت بیشتر» را از راه کمّی‌سازی و سنجش‌پذیر کردن قیمت‌های عینی ـ به‌عنوان نمایندۀ ارزش‌های ذهنی ـ و ثبات بخشیدن به مقایسۀ آن‌ها در طول زمان، انجام دهیم.

ما نباید فراموش کنیم که این نوسانات حاوی اطلاعاتی هستند که در پی آن‌ها بوده‌ایم. بنابراین اصل وجود این نوسانات مورد مناقشه نیستند، بلکه رویدادهای واقعی جهان ما که منشأ این نوسانات هستند باید مدنظر باشند. بنابراین سطحی از نوسانات که این «دقّت بیشتر» را با اختلال جدّی مواجه نکند، می‌توانیم بپذیریم. و با توجّه به گزینه‌های در دسترس برای ذخیره‌کردن ارزش در طول زمان و مکان، ما در تلاش هستیم که بهترین گزینه را انتخاب کنیم؛ از این رو بیش از آن‌که به ثبات مطلق ارزش یک رمزارز نیاز داشته باشیم به ثبات ارزش نسبی هر رمزارز در مقابل سایر رمزارزها برای انتخاب یکی از آن‌ها به‌عنوان «معیار سنجش و حسابداری» نیاز داریم.



" به نظر می رسد همه گیر COVID-19 روند پرداخت های بدون پول را تسریع کرده است. در تلاش برای کاهش شیوع COVID-19 ، بسیاری از مشاغل دیگر قبول پرداخت نقدی را متوقف کرده اند. ارزهای دیجیتال امکان حذف تدریجی پول نقد و حرکت به سمت یک اقتصاد دیجیتالی را فراهم می کند. "

ارزهای دیجیتال یک تحول بسیار جالب و مهیج در فضای پرداخت ها هستند. این که آیا این فناوری برای ساخت یک سیستم پرداخت فرامرزی ارزان تر و سریع تر یا ایجاد ارز دیجیتالی آینده استفاده می شود ، حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.

تشکر میکنم که تا پایان این مقاله با ما همراه بودید. امیدوارم خواندن این مطلب برایتان مفید بوده باشد.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.