آينده بيت كوين (حذف طلا به ازاي بيت كوين!)

آموزش و اخبار دنیای رمز ارز ها

آينده بيت كوين (حذف طلا به ازاي بيت كوين!)

۳۹ بازديد


بیت کوین یکی معروف ترین رمز ارز ها در جهان بیت کوین است که در ایران بسیار خبر ساز شده بطوریکه قیمت هر یک بیت کوین حدود یک میلیارد و پانصد هزار تومان است. اما هیچکس حتی خود مخترع بیت کوین هم نمیتواند آینده این رمز ارز را پیش بینی کند. اما این غیر قابل پیشبینی بودن بیت کوین است که ان را جذاب میکند. اما بیت کوین در ۱۰ سال آینده در چه وضعیتی خواهد بود؟ در این مطلب نظر حرفه ای ترین و دقیق ترین کارشناس این حوزه ، جف ویلسر را درباره بیت کوین در سال ۲۰۳۰ را خواهید خواند. جف ویلسر ۱۰ سناریو خوب و بد را درباره اینده بیت کوین مطرح کرده است که در ادامه مطلب به این ۱۰ سناریو خواهیم پرداخت. احتمالا تعدادی با برخی از این سناریو ها مخالفت خواهند کرد اما امروزه که این بحث داغ است بهترین زمان برای بررسی و بحث درمورد این موارد میباشد.

سناريو شماره ۱
بيت كوين به‌عنوان طلاي ديجيتال رشد مي‌كند. (صعودي)
ساده‌ترين سناريو. پيتر مك‌كورماك (Peter McCormack)، ميزبان پادكست «آنچه بيت كوين انجام داد» (What Bitcoin Did) اين سناريو را «تداوم روند» فعلي بيت كوين مي‌داند. او پيش‌بيني مي‌كند:

اين نظريه را مي‌توان تقريباً قطعي يا با احتمال بسيار بالا ممكن دانست. بيت كوين به روند فعلي خود ادامه مي‌دهد، افراد بيشتري آن را مي‌پذيرند و ارزش شبكه افزايش مي‌يابد. مي‌توانيم شاهد حضور بيت كوين در صندوق‌هاي بازنشستگي، خزانه‌هاي سلطنتي و ترازنامه‌هاي دولتي باشيم. ارزش بازار بيت كوين از ارزش بازار طلا نيز فراتر خواهد رفت.

اما قيمت فقط بخشي از داستان است. به باور ايسايا جكسون (Isaiah Jackson)، نويسنده كتاب «بيت كوين و آمريكاي سياهپوستان» (Bitcoin & Black America)، در اين سناريو، بيت كوين مي‌تواند شكاف ثروت در جامعه را كمتر كند. جكسون مي‌گويد:

۲۵ درصد از جامعه سياهپوستان آمريكا از خدمات بانكي بي‌بهره است.

او مي‌افزايد وقتي پول زير تشك جمع شود، جوامع كم‌درآمد به‌شكلي ناعادلانه از تورم رنج خواهند برد. جكسون توضيح مي‌دهد:

همه افراد تورم را به‌ ميزان برابر تحمل نمي‌كنند. تورم به معناي واقعيِ كلمه، افراد را مي‌كُشد و نابود مي‌كند.

به همين دليل، جكسون به‌طور منظم ميزبان وبينارهايي با شركت گروه‌هاي مالي‌اي است كه در جهت برابري حقوق رنگين‌پوستان تلاش مي‌كنند و در اين راستا، پيام توانمندسازي مالي را از طريق قدرت بيت كوين منتشر مي‌كنند.

الكس گلدشتاين (Alex Gladstein)، مدير ارشد استراتژي بنياد حقوق بشر، معتقد است كه اين سناريو خود به‌تنهايي يك پيروزي بزرگ محسوب مي‌شود. امروزه، ۱۳۰ ميليون حساب بيت كوين وجود دارد و او معتقد است تا سال ۲۰۳۰ اين رقم به ۱ ميليارد حساب خواهد رسيد. گلدشتاين مي‌گويد:

افراد فكر مي‌كنند كه بيت كوين زماني به موفقيت مي‌رسد كه بتوانيد با آن يك فنجان قهوه بخريد. اما، اين تصور اشتباه است. براي اثباتِ موفقيت بيت كوين لازم نيست حتماً بتوانيد با آن قهوه بخريد.

سناريوي شماره ۲

قوانين بيت كوين را خفه مي‌كنند. (نزولي)
دولت‌هاي نيجريه و هند استفاده از بيت كوين را ممنوع اعلام كرده‌اند. اگر بقيه دنيا هم همين روند را پيش بگيرند، چه؟ جيسون ويليامز (Jason Williams)، نويسنده كتاب «پولي كه نمي‌توانيد نابودش كنيد: چرا بيت كوين ارز ذخيره جهاني بعدي خواهد بود؟» استدلال مي‌كند كشورهايي كه سعي كرده‌اند جلوي ارزهاي ديجيتال را بگيرند، هرگز موفق نبوده‌اند. او مي‌گويد:

اگر هند ارزهاي ديجيتال را غيرقانوني اعلام كرده است، به‌راحتي مي‌توانيد به كشور ديگري برويد.

جهان سيال است و به‌راحتي مي‌توانيد كسب‌وكار مرتبط با ارزهاي ديجيتال خود را به گوشه ديگري از جهان انتقال دهيد. جكسون معتقد است:

ممنوعيت‌ها ثمري ندارند.

به‌عقيده او، اگر مثلاً بيت كوين در ايالات متحده ممنوع شود، اين امر حتي به‌نفع بيت كوين است و باعث «كمياب‌ترشدن» آن مي‌شود؛ نتيجه چنين شرايطي فقط افزايش تقاضا و درنتيجه، افزايش قيمت بيت كوين خواهد بود.

احتمالاً تلاش‌هاي نظارتي براي ممنوعيت و محدوديت ارزهاي ديجيتال توسط هر كشور نتيجه عكس خواهد داشت. با اين حال، يك سناريوي خاص وجود دارد كه حتي ويليامز را كه به‌شدت طرفدار رشد بيت كوين است، اندكي نگران مي‌كند. او مي‌گويد:

قوانين جهاني واحد؛ اين بزرگترين خطر ممكن است.

اگر رهبران جهان براي اتخاذ يك سياست واحد در مورد ارزهاي ديجيتال گرد هم آيند (مانند توافق‌نامه زيست‌محيطي پاريس) و همگي تصميم بگيرند كه با اقدامات سختگيرانه جلوي ارزهاي ديجيتال را بگيرند، نتيجه بسيار مخرب و مأيوس‌كننده خواهد بود. البته، ويليامز مي‌افزايد:

با اين حال، اين كار واقعاً دشوار خواهد بود.

به‌عقيده ويليامز، حتي وقتي تمام كشورهاي دنيا سعي در همكاري داشته باشند، هم‌عقيده‌شدن و كسب توافق آراي اكثريت طرف‌هاي اصلي يا پيگيري مداوم آنها بسيار دشوار خواهد بود.

سناريوي شماره ۳

بيت كوين به ارز ذخيره اينترنتي تبديل مي‌شود. (صعودي)
در اين سناريو، به ايدۀ اصلي ارز ذخيره‌اي بين‌المللي، اندكي تخفيف داده شده است. آنتوني پمپليانو (Anthony Pompliano)، سرمايه‌گذار و كارآفرين بزرگ آمريكايي مي‌گويد:

بسياري از مردم دشوار مي‌توانند بيت كوين را به‌عنوان ارز ذخيره‌اي جهاني در نظر بگيرند، اما به نظرشان تبديل بيت كوين به ارز ذخيره‌اي اينترنتي مسير آسان‌تري است.

به‌عقيده پمپليانو، وقتي از طريق اينترنت چيزي مي‌خريد، از نظر تجربه كاربري، ارزي كه استفاده مي‌كنيد، چندان تفاوتي ندارد. يا روي دكمه‌اي كليك مي‌كنيد يا يك كد QR را اسكن مي‌كنيد. در اين بين، نوع ارز چندان اهميتي ندارد. پمپليانو توضيح مي‌دهد:

دلار، يورو، بيت كوين يا هر ارز ديگر تفاوتي در تجربه كاربري ايجاد نمي‌كند.

او مي‌افزايد در اينترنت با «اصطكاك در معامله» كمتري روبرو هستيم، اما دنياي واقعي و خارج از اينترنت لزوماً اين‌گونه نيست. كليك‌كردن براي خريد يك كتاب از آمازون يك چيز است و خريد يك برش پيتزا چيزي ديگر.

بنابراين بيت كوين مي‌تواند به ارزي طبيعي در اينترنت تبديل شود. پمپليانو مي‌گويد:

وقتي از ارزي مانند بيت كوين استفاده مي‌كنيد و مي‌توانيد فوري و بدون واسطه تراكنش‌هاي خود را پردازش كنيد، امكان تجارتي را براي خود مهيا كرده‌ايد كه در محيطي ديجيتال و فراتر از مرزهاي جغرافيايي انجام مي‌شود.

اين مسئله مي‌تواند به صاحبان كسب‌وكارهاي كوچك برتري خارق‌العاده‌اي ببخشد و گسترۀ مشتريان آنها را بين‌المللي كند. به‌گفته پمپليانو، از آنجا كه اغلب كسب‌وكارها به‌دنبال دسترسي به مخاطباني در سرتاسر جهان هستند، پذيرش بيت كوين مي‌تواند راه را براي آنها هموارتر كند.

سناريوي شماره ۴

مشكل وجود دو نوع بيت كوينِ متمركز و غيرمتمركز (نزولي)
به عقيده گلدشتاين، احتمال ممنوعيت ارزهاي ديجيتال از سوي دولت‌ها بسيار اندك است؛ با اين حال، او اذعان مي‌كند:

راه هوشمندانه‌تري براي مبارزه با بيت كوين هنوز پيش پاي دولت‌ها است.

در اين سناريو، دولت‌ها رسماً ممنوعيت بيت كوين را اعلام نمي‌كنند، اما جلوي استفاده از صرافي‌ها را مي‌گيرند. دقيق‌تر بگوييم، دولت‌ها مانع از برداشت دارايي كاربران از صرافي‌ها مي‌شوند. گلدشتاين توضيح مي‌دهد:

به نظر من، اين مشخص‌ترين و امكان‌پذيرترين حمله است.

به‌عنوان مثال، فرض كنيد كاربران ايالات متحده قادر به دسترسي به بيت كوين‌هاي خود در صرافي كوين بيس نباشند. گلدشتاين ادامه مي‌دهد:

اين كار اساساً بيت كوين را به بيت كويني تبديل مي‌كند كه امانت‌دارانِ مورد اعتمادِ دولت، همچون شركت پي پل (PayPal) در آمريكا، آن را نگهداري مي‌كنند و بيت كويني كه آزاد و در اختيار همه بود، تبديل به بيت كويني مي‌شود كه فقط مي‌توان آن را در بازار سياه جست‌وجو كرد.

در اين وضعيت، بيت كوينِ بازار سياه مي‌تواند ارزشي بالاتر از بيت كوين‌هاي قفل‌شده در صرافي‌ها داشته باشد. هنوز مشخص نشده است كه آيا اين‌گونه ممنوعيت اصلاً قانوني و مجاز است يا خير. به‌عقيده گلدشتاين، اين سناريو غيرمتحمل به‌ نظر مي‌رسد، به‌خصوص با توجه به چالش‌هاي حقوقي اجتناب‌ناپذير و تمام تلاش‌هاي لابي‌گرانه‌اي كه احتمالاً از طرف جامعه بلاك چين انجام خواهد شد. با اين حال، او مي‌گويد:

اين ممكن‌ترين چالش در مقابل روياي بيت كوين است.

سناريوي شماره ۵

ماليات‌هاي سنگين براي بيت كوين وضع مي‌شود. (نزولي)
به‌گفته گلدشتاين، اين «كمترين اقدامي» است كه دولت مي‌تواند براي جلوگيري از استفاده از بيت كوين انجام دهد. با اين حال، حتي اين كمترين اقدام نيز مي‌تواند فلج‌كننده باشد. به‌عنوان مثال، فرض كنيد شهروندان آمريكايي مجبور شوند براي بيت كوين، ماليات بر سود تحقق‌نيافته بپردازند. جنت يلن (Janet Yellen)، وزير خزانه‌داري آمريكا، ايده ماليات بر سود تحقق‌نيافته را مطرح كرده است؛ بنابراين، اين ايده حداقل با واقعيت گره خورده است و چندان بعيد نيست.

چنين مالياتي براي تمام هودلرهاي بيت كوين كه با صبروحوصله منتظر اوج‌گرفتن قيمت بيت كوين هستند، مأيوس‌كننده خواهد بود. همچنين، اِعمال ماليات‌هاي هنگفت مي‌تواند شركت‌هايي همچون تسلا، اسكوئر و مايكرواستراتژي را از سرمايه‌گذاري روي بيت كوين منصرف كند. اگر چنين اتفاقي بيفتد، كوچ اين شركت‌ها از بيت كوين به يك دارايي ديگر مي‌تواند علاوه بر سقوط بازار، باعث افزايش ترس، بلاتكليفي و شك (FUD) در بين معامله‌گرها شود و اعتماد افراد به بيت كوين را به‌‌شكلي سيستماتيك كاهش دهد.

بيت كوين ارزشمند است، زيرا مردم معتقدند كه ارزشمند است. عكس اين جريان نيز مي‌تواند درست باشد. اين سناريو مي‌تواند بعد از مدت‌ها، براي طرفداران دوآتشه طلا و افرادي مانند پيتر شيف (Peter Schiff) كه به بيت كوين مشكوك هستند، رضايت‌بخش و مُهر تأييدي بر نظر آنها باشد. جالب است بدانيد كه شيف معتقد است:

بيت كوين طلاي احمق‌ها است و هركس آن را بخرد، در نهايت يك احمق است.

گلدشتاين اين سناريو را در نمايي كلي در نظر مي‌گيرد. او توضيح مي‌دهد:

چنين مالياتي با مخالفت و اعتراض شديد بخش خصوصي و سرمايه‌داران خُرد بيت كوين روبه‌رو خواهد شد. حدود بيش از ۱۰ درصد از آمريكايي‌ها مالك بيت كوين هستند. ارمغان بيت كوين، دموكراسي است. اقليتي اندك اما پرسروصدا در ميان مردم وجود دارد كه نمايندگان مجلس را در سرتاسر كشور به ستوه خواهند آورد تا دست به چنين اقدامي نزنند.

او خاطرنشان مي‌كند كه در حال حاضر، باد در جهت ديگري (به‌سمت مواجه‌اي دوستانه‌تر با بيت كوين) مي‌وزد، مانند تمايل شهردار ميامي براي تبديل اين شهر به مركزي براي فعاليت‌هاي ارز ديجيتال. به‌عقيده گلدشتاين، ايالت‌هاي آمريكا حتي ممكن است در جهت استقبال از بيت كوين وارد رقابت با يكديگر شوند. اگر ميامي به مركزي براي كسب‌وكارهاي ارز ديجيتال تبديل شود، به احتمال زياد، ساير شهرها نيز به‌جاي اِعمال مقررات دست‌وپاگيرتر، از سخت‌گيري قوانين خود مي‌كاهند. او مي‌افزايد كه حتي در بدترين سناريو، اگر ايالات متحده با تصويب ماليات‌هاي تنبيهي، منطق «قرون وسطي» را پيش بگيرد، آنگاه افراد به كشورهاي ديگري مهاجرت خواهند كرد كه محيط‌هاي دوستانه‌تري براي ارزهاي ديجيتال فراهم كنند. او مي‌گويد:

افراد مي‌توانند به سنگاپور، تايوان يا نروژ مهاجرت كنند.

ممكن است دولت‌ها باز هم كارهاي زيادي انجام دهند كه چندان منطقي به نظر نمي‌رسد. با اين حال، با توجه به اينكه تعداد «بازيگران منطقي» در عرصه سياست بيشتر است، چنين پيش‌فرضي چندان جاي نگراني نخواهد داشت.

سناريوي شماره ۶

بيت كوين براي خريد يك فنجان قهوه استفاده مي‌شود. (صعودي)
اكثر افراد بر اين باورند كه پذيرفته‌شدن بيت كوين به‌عنوان پول ديجيتال، مستلزم پذيرفته‌شدن آن به‌عنوان طلاي ديجيتال است. همچنين، بيت كوين در حال حاضر به عنوان واسطه مبادله پرداخت‌هاي بين‌المللي و حواله‌هاي ارزي استفاده مي‌شود و در كشورهايي كه ارز ملي ضعيفي دارند، كاربرد دارد. آندرياس آنتونوپولوس شخصاً به‌صورت هفتگي از بيت كوين براي پرداخت حق‌الزحمه طراحان وب و مترجم‌ها در كشورهاي مختلف استفاده مي‌كند و مي‌گويد «صدها هزار نفر در سرتاسر جهان» از آن استفاده مي‌كنند.

با اين همه، با هر معياري كه بسنجيم، تراكنش‌هاي بيت كوين هنوز فقط بخش كوچكي از تراكنش‌هايي هستند كه در سرتاسر دنيا براي كالاها يا خدمات انجام مي‌شوند. آيا اين مسئله تا سال ۲۰۳۰ تغيير خواهد كرد؟ چقدر احتمال دارد كه بيشتر مردم دنيا براي انجام تراكنش‌هاي خود از بيت كوين استفاده كنند؟ چقدر احتمال دارد كه بيت كوين، طبق فرض خالق‌اش، ساتوشي ناكاموتو، به يك «سيستم پول الكترونيك همتا به همتا» (عنوان وايت پيپر بيت كوين) تبديل شود؟

اين مسئله اندكي پيچيده است.

از طرفي، گلدشتاين مي‌گويد در سال ۲۰۳۰ هزينه تراكنش‌ براي ارسال بيت كوين (روي لايه بلاك چين اصلي) احتمالاً بسيار زياد خواهد بود. اين گزاره به احتمال زياد درست است، زيرا در غير اين صورت ماينرها انگيزه‌اي براي ادامه استخراج نخواهند داشت. گلدشتاين پيش‌بيني مي‌كند:

طي قرن آينده، هزينه تراكنش به‌تدريج به بخش بزرگي از آنچه ماينرها به دست مي‌آورند، تبديل خواهد شد؛ زيرا، با گذشت زمان، رويدادهاي هاوينگ پاداش بلاك را كاهش مي‌دهند تا در نهايت در سال ۲۱۴۰، هنگامي‌كه فرايند استخراج به اتمام مي‌رسد، پاداش بلاك نيز به صفر برسد. به نظر من، تا سال ۲۰۳۰، استفاده از بلاك چين اصلي بسيار پرهزينه مي‌شود و در آن زمان، عجيب خواهد بود اگر بخواهيد براي چيزي كمتر از ۱۰۰ دلار، بيت كوين پرداخت كنيد.

علاوه بر اين، مشكل هميشگي نوسانات قيمت نيز سدّ ديگري بر سر استفاده روزمره از بيت كوين خواهد بود. رائول پال (Raoul Pal)، مدير اجرايي سابق گلدمن ساكس (Goldman Sachs) كه اكنون رياست گروه تحقيقاتي رييِل ويژن (Real Vision Group) را بر عهده دارد، اين مسئله را مانعي اساسي در مقابل خرج‌كردن بيت كوين مي‌داند. به ظن پال، تا سال ۲۰۳۰ نوسانات قيمت بيت كوين تعديل خواهد شد، اما اين براي تبديل بيت كوين به ارزي مناسب جهت خريد يك قرص نان كافي نيست.

در مقياس نوساني ۱ تا ۱۰۰، اگر ميزان نوسان اوراق قرضه ۳ يا ۴ باشد و ميزان نوسانات بازار سهام در محدوده ۲۰ تا ۳۰ قرار گرفته باشد، پال نوسانات فعلي بيت كوين را در سطح ۷۰ ارزيابي مي‌كند و معتقد است كه اين ميزان تا دهه آينده به ۳۰ نزول پيدا خواهد كرد. اين اتفاق پيشرفت قابل‌توجهي خواهد بود، اما باز هم مشكل را حل نمي‌كند. پال مي‌گويد:

من اگر به‌عنوان صاحب يك كسب‌وكار بيت كوين بپذيرم، دچار دردسر بزرگي خواهم شد؛ زيرا، بيت كوين باز هم دچار نوساني ۲۰ تا ۵۰ درصدي در ماه خواهد بود و ارزش اين دارايي ديجيتال هنگامي‌كه ما آن را در ترازنامه حساب مي‌كنيم، متغير خواهد بود. من نمي‌توانم مدل كسب‌وكار خودم را بر اين اساس طرح‌ريزي كنم.

اما نكته اينجاست. اگرچه اكثر افراد بر اين اتفاق نظر هستند كه استفاده از بيت كوين (به‌گونه‌اي كه امروز مشاهده مي‌كنيم) براي خريد يك فنجان قهوه در سال ۲۰۳۰ چندان محتمل نيست، آنها سناريوي هفتم را امكان‌پذيرتر مي‌دانند

سناريوي شماره ۷

بيت كوين به پشتوانه‌اي براي ديفاي و تراكنش‌هاي بسيار سريع تبديل مي‌شود.(صعودي)
در اين سناريو از كاركرد لايتنينگ نتورك (Lightning Network) استفاده مي‌كنيم. اليزابت استارك پيش‌بيني مي‌كند:

اكثر كاربران حتي نمي‌دانند كه در حال استفاده از بيت كوين و لايتنينگ نتورك هستند، درست همانطور كه كاربران اينترنت نمي‌دانند در حال استفاده از پروتكل TCP/IP هستند.

شما براي ارسال پيامي عكس‌دار به دوست خود از چه فناوري‌اي استفاده مي‌كنيد؟ به احتمال زياد، نمي‌دانيد؛ اما در هر صورت، از اين امكان تلفن همراه خود استفاده مي‌كنيد. به‌عقيده استارك، پولي كه مبتني بر بيت كوين باشد نيز به همين شكل كار خواهد كرد. او توضيح مي‌دهد:

بيت كوين مي‌تواند پروتكل پشتيباني‌كنندۀ تراكنش‌ها در اينترنت باشد، فرقي نمي‌كند كه اين تراكنش‌ها پرداخت‌هاي بين‌المللي باشند يا پرداخت‌هايي كه در اپليكيشن‌هاي پيام‌رسان اتفاق مي‌افتند يا هزينه پلتفرم‌هاي بازي يا حمايت مالي از هنرمندان و افراد خلاق.

آنتوني پمپليانو در موافقت با اين نظر، پيشنهاد مي‌كند كه بيت كوين به‌عنوان پول ديجيتالي ممكن است عملكردي شبيه به استراتژي سرمايه‌گذاري «هالتر» داشته باشد؛ به‌ عبارت ديگر، بيت كوين مي‌تواند در بزرگ‌ترين و كوچك‌ترين تراكنش‌ها ارزشمند باشد. شايان ذكر است كه استراتژي سرمايه‌گذاري هالتر به نوعي از سرمايه‌گذاري گفته مي‌شود كه در آن سبد سهام تركيبي از دارايي‌هاي بسيار ايمن و دارايي‌هايي با نوسانات شديد باشد و نه دارايي‌هايي كه در وسط اين دو شكل افراط و تفريطي قرار گرفته‌اند.

پمپليانو مي‌گويد كه مردم تمايل دارند روي «حد ميانه» تراكنش‌ها در محدوده ۲۰ تا ۵۰ دلار تمركز داشته باشند، اما بيت كوين مي‌تواند در دو بخش بسيار درخشان باشد: در كلان‌ترين و در خُردترين تراكنش‌ها.

اگر لازم است ۲۰ ميليون دلار به زوريخ ارسال كنيد تا يك معامله تجاري را به پايان برسانيد، بيت كوين ارزان‌ترين راه براي انجام اين كار است.
همچنين، اگر مي‌خواهيد خسيس باشيد و براي تولد دوست‌تان فقط يك پِني برايش بفرستيد، باز هم بيت كوين گزينه مناسب شماست. همان طور كه پمپليانو مي‌گويد:
مي‌توانيد در لايتنينگ نتورك بدون اينكه هزينه‌اي بپردازيد، يك پني براي دوست‌تان ارسال كنيد.

گلدشتاين اين راه‌حل‌هاي لايه‌اي را آخرين فصل از يك داستان اقتصادي طولاني‌تر مي‌داند. او توضيح مي‌دهد:

پول هميشه به‌صورت لايه‌لايه مقياس‌بندي مي‌شود. به زماني فكر كنيد كه طلا پشتوانه پول بود. در آن زمان، افراد در جيب خود طلا نگه نمي‌داشتند. در عوض، كيف پول‌هاي ما به‌جاي طلا با اسكناس‌هاي كاغذي پُر مي‌شد. اسكناس يك لايه بود. به زودي لايه‌هاي بيشتري، همچون كارت اعتباري، به اين سيستم اضافه شد. شما مي‌توانيد برخي از تراكنش‌هاي خود را با طلا، تعداد بيشتري را با پول نقد و تعداد بسيار بيشتري از تراكنش‌هاي خود را با كارت اعتباري انجام دهيد.

اين همان چيزي است كه به‌عقيده او ممكن است در دهه آينده با بيت كوين اتفاق بيفتد. در حال حاضر، در لايه اصلي بلاك چين بيت كوين، فقط پردازش ۷ تراكنش در ثانيه امكان‌پذير است. گلدشتاين انتظار دارد كه با افزايش مقياس‌پذيري بيت كوين در آينده، شاهد انجام تراكنش‌هايي «بزرگ، كلان و معني‌دار» باشيم، درست مانند يك «كشتي كانتينري غول‌پيكر». هركدام از اين كانتينرها (تراكنش‌هاي لايه اصلي) مي‌توانند شامل ميليون‌ها تراكنش كوچك باشند. او مي‌گويد:

من و شما مي‌توانيم براي يك سال كامل، تراكنش‌هاي خود را روي لايتنينگ نتورك انجام دهيم، بدون اينكه لازم باشد پول خود را به زنجيره اصلي انتقال دهيم.

و دقيقاً چگونه مي‌توان امور مالي غيرمتمركز (DeFi) را در اين بين گنجاند؟ آيا ديفاي به سراغ بيت كوين مي‌آيد يا بيت كوين به سمت ديفاي خواهد رفت؟ پمپليانو صراحتاً اعلام مي‌كند كه بيت كوين همان ديفاي است و توضيح مي‌دهد:

بيت كوين پيش‌گامِ مسير امور مالي غيرمتمركز است. بيت كوين پول غيرمتمركز است.

به‌عقيده پمپليانو، بيت كوين و تركيب فعلي پروژه‌هاي ديفاي، همچون وام‌هاي غيرمتمركز، خريد اوراق بهادار و پلتفرم‌هاي وام‌دهي، در نهايت به‌نوعي ادغام خواهند شد، اگرچه چگونگي اين رابطه هنوز مشخص نيست. او مي‌گويد:

آيا بيت كوين به بلاك چين‌هاي ديگر منتقل خواهد شد (مانند رپد بيت كوين (WBTC) يا tBTC)، يا شاهد ايجاد زيرساختي غيرمتمركز با استفاده از بلاك چين بيت كوين خواهيم بود؟ فعلاً، چيزي نمي‌دانيم.

پال نيز موافق است كه ما نمي‌توانيم در مورد آينده نظري قطعي بدهيم و ادامه مي‌دهد كه تا حدي، اين مسئله اهميت چنداني ندارد. او مي‌گويد:

اينكه بيت كوين چگونه راه خود را به معماري امور مالي غيرمتمركز باز خواهد كرد، چندان مهم نيست. [توسعه‌دهندگان] راهي براي انتقال بيت كوين به زنجيره‌هاي مختلف پيدا خواهند كرد. من و شما نبايد فكر خود را درگير كنيم.

پال با اشاره به منطق استارك، بيت كوين را با اينترنت مقايسه مي‌كند. او با خنده به اپليكيشن زوم (Zoom) اشاره مي‌كند كه راه ارتباطي مصاحبه آنلاين او با ويلسر است، و سپس مي‌گويد:

من نمي‌دانم شما از چه مدل رايانه‌اي استفاده مي‌كنيد. ما سيستم‌هاي [ارتباطي] مختلفي داريم. اكنون، در حال استفاده از اپليكيشن زوم هستيم. هيچ‌كس نمي‌داند هركدام از اين سيستم‌ها چگونه كار مي‌كند. اما، شما فقط با كليك يك دكمه مي‌توانيد دوست خود را ببينيد و با او صحبت كنيد.

يا شايد حتي نيازي به كليك روي يك دكمه نداشته باشيد. در آينده كه شاهد انجام پرداخت‌هاي خُرد با بيت كوين و شگفتي‌هاي امور مالي غيرمتمركز هستيم، تراكنش‌هاي روزمره احتمالاً خودكار خواهند بود و پول به‌راحتي جريان مي‌يابد. پمپليانو مي‌پرسد:

چرا بايد هر دو هفته [يا هر ماه] حقوق بگيريد؟ چرا حقوق خود را در پايان هر روز دريافت نمي‌كنيد؟ چرا هر ساعت حقوق نمي‌گيريد؟ همه اين مشكلات مربوط به فناوري هستند.

پرداخت‌هاي خودكار يا جريان‌داري كه مبتني بر بيت كوين باشند، مي‌توانند جرياني ساده و سيال از پرداخت‌ها را به حساب بانكي شما منتقل كنند و مفهوم «سپرده مستقيم» را به سطحي جديد ارتقا دهند. اين فقط يك مثال است. مثال ديگر را استارك پيش‌بيني مي‌كند:

ماشين‌ها به‌شكلي فوري و پيش‌فرض مي‌توانند به ماشين‌هاي ديگر هزينه بپردازند. [مثلاً فرض كنيد] تسلا هزينه شارژ را با شبكه لايتنينگ پرداخت كند!

سناريوي شماره ۸

بدترين اتفاق: امنيت شبكه به هر صورتي از بين برود. (بسيار نزولي)
بيت كوين هرگز هك نشده است. اين شبكه ضدگلوله است. بيت كوين از بانك شما ايمن‌تر است.

گزاره‌هايي امثال سه جمله پيش، مباحثي رايج در مورد بيت كوين هستند. امنيت يكي از اصول اصلي اين ارز ديجيتال است. اما، اگر اين امنيت به خطر بيفتد، كار بيت كوين تمام مي‌شود و آن روز، روز شادي افرادي مانند پيتر شيف خواهد بود!

پديده قوي سياه (Black Swan) استعاره‌اي از اتفاقي پيش‌بيني‌نشده اما مهم است كه تأثيري قابل‌توجه بر شرايط داشته باشد. در شبكه بيت كوين نيز شكست قوي سياه مي‌تواند به اشكال مختلف اتفاق بيفتد: حمله ۵۱ درصد، حمله‌اي توسط رايانش كوانتومي يا نوعي خطا يا مشكل در شبكه كه به آن فكر هم نكرده‌ايم، چيزي كه دونالد رامسفلد (Donald Rumsfeld) آن را «ناشناخته‌هاي ناشناخته» مي‌نامد.

با اين حال، طرفداران بيت كوين اين مسئله را ممكن اما نامحتمل مي‌دانند كه البته، اين عقيده با توجه به ماهيت شبكه بيت كوين چندان عجيب نيست. گلدشتاين مي‌گويد:

هزينه و امكان‌پذيري تهيه تجهيزات استخراج به اندازه‌اي كه يك شركت يا يك دولت بتواند به برتري قدرت استخراج دست يابد و بلاك چين بيت كوين را نابود يا دستكاري كند، بيش از حد زياد است.

او استدلال مي‌كند كه علاوه بر صرف هزينه كلان (حداقل ۵ ميليارد دلار)، توليد تجهيزات استخراج به خوديِ خود زمان زيادي مي‌برد و تمام تجهيزات استخراج موجود، در تابستان سال جاري به فروش رسيده‌اند. علاوه بر اين، تراشه‌هاي نيمه‌رسانا در تمام جهان كمياب هستند. بنابراين، به‌عقيده گلدشتاين بعيد به نظر مي‌رسد كه با توليد تجهيزات استخراج بيت كوين به‌اندازه كافي، بتوان راه را براي دستكاري شبكه باز كرد.

در مورد هك توسط رايانش كوانتومي، پمپليانو توضيح مي‌دهد:

به‌نظر من، اين فقط يك بازي فكري شگفت‌انگيز است كه در واقعيت تقريباً ممكن نيست؛ زيرا هرچه ظرفيت فناوري مخرب و تهاجمي افزايش يابد، توانايي فناوري دفاعي نيز افزايش خواهد يافت. در رمزنگاري، اين بيشتر شبيه به بازي موش و گربه است.

علاوه بر اين، پمپليانو اشاره مي‌كند:

اگر شما به‌صورت اتفاقي به رايانه‌اي كوانتومي دسترسي پيدا كنيد، شبكه بلاك چين اولين چيزي نخواهد بود كه به آن حمله مي‌كنيد، زيرا ارزش آن را از بين مي‌بريد و از منافع آن نيز بهره‌مند نمي‌شويد. بنابراين، هدفي را انتخاب خواهيد كرد كه منافع بيشتري داشته باشد.

با اين همه، بسياري از افراد خارج از فضاي بلاك چين چندان در اين مورد مطمئن نيستند. شركت ديلويت (Deloitte) در گزارشي به نام «رايانه‌هاي كوانتومي و بلاك چين بيت كوين» خاطرنشان مي‌كند كه اگرچه رايانش كوانتومي در قالب فعلي نمي‌تواند بيت كوين را هك كند، اما اين مسئله ممكن است تغيير كند. در اين گزارش نوشته شده است:

در حال حاضر، برآوردهاي علمي پيش‌بيني مي‌كنند كه براي شكستن يك كليد RSA توسط يك رايانه كوانتومي حدود هشت ساعت زمان لازم است. همچنين، برخي محاسبات خاص پيش‌بيني مي‌كنند كه امضاي بيت كوين مي‌تواند ظرف ۳۰ دقيقه هك شود؛ اين يعني بيت كوين در اصل بايد در برابر حملات كوانتومي مقاوم باشد. با اين حال، اگر رايانه‌اي كوانتومي بتواند در عرض ۱۰ دقيقه، يك كليد خصوصي را با استفاده از كليدي عمومي پيدا كند، بلاك چين بيت كوين اساساً نابود خواهد شد.

گوگل اكنون يك رايانه كوانتومي دارد. اگرچه ممكن و شايد حتي محتمل باشد كه توسعه‌دهندگان بيت كوين پَچ‌ها (patch) و ميان‌بُرهايي ايجاد كنند، اما ساندر پيچاي (Sundar Pichai)، مديرعامل گوگل در مجمع جهاني اقتصاد داووس گفت:

در بازه زماني ۵ تا ۱۰ سال آينده، رايانش كوانتومي مي‌تواند رمزنگاري به شكل امروزي آن را تخريب كند.

سناريوي شماره ۹

پيروزي بزرگ: بيت كوين فيات را سرنگون مي‌كند. (صعودي و اندكي تخيلي!)
آيا بيت كوين مي تواند تا سال ۲۰۳۰ به‌طور كامل ارزهاي ملي را از ميدان خارج كند و تبديل به ارز رايج بين‌المللي شود؟

ما اين سناريو را فقط به‌عنوان يكي از احتمالات ممكن بررسي مي‌كنيم؛ اما، تقريباً تمام افرادي كه ويلسر با آنها مصاحبه مي‌كند، از جمله سرسخت‌ترين طرفداران بيت كوين، جايگزيني ارزهاي فيات توسط بيت كوين را بسيار بعيد مي‌دانند. طرفدار بيت كويني دوآتشه‌تر از جيسون ويليامز (Jason Williams) كه با نام كاربري GoingParabolic در توييتر فعاليت مي‌كند، نخواهيد يافت. او مطمئن است كه بيت كوين در نهايت ارز ذخيره‌اي جهاني خواهد شد و مي‌گويد:

به نظر من، رسيدن بيت كوين به ۱ تا ۱.۵ ميليون دلار تا سال ۲۰۲۸ به‌سادگي امكان‌پذير است و فكر مي‌كنم تا سال ۲۰۳۰ بتواند به ۵ ميليون دلار برسد.

اما، حتي ويليامز نيز بر اين باور است كه بيت كوين تا سال ۲۰۳۰ نمي‌تواند به‌طور كامل جايگزين ارزهاي فيات شود.

ارزهاي فيات به‌احتمال زياد مدت ديگري با ما خواهند ماند، حداقل در برخي موارد. گلدشتاين مي‌گويد:

به‌نظر من، در طول عمر ما، يعني بين ۶۰ تا ۱۰۰ سال آينده، ارز فيات هميشه وجود خواهد داشت و كماكان پول تجاري خواهد ماند. من مطمئن هستم كه دولت‌ها هميشه مي‌توانند اوراق بدهي منتشر كنند و ارزهاي فيات داشته باشند.

با اين حال، گلدشتاين اين نكته را نيز مي‌افزايد:

با افزايش شهرت بيت كوين، توانايي دولت‌ها براي كنترل جهان كمتر خواهد شد.

سناريوي شماره ۱۰

بيت كوين خيانت مي‌كند. (صعودي يا نزولي بودن اين سناريو وابسته به ديدگاه شما است.)
آندرياس آنتونوپولوس بااشتياق و شيوا در مورد قدرت بيت كوين در جهت ارائه خدمات بانك‌داري به افراد محروم صحبت مي‌كند و از قابليت‌ ارتقاي زندگي افراد در سرتاسر جهان سخن به ميان مي‌آورد. با اين حال، آنچه را كه پذيرش توسط «جريان اصلي» ناميده مي‌شود، به نقد مي‌كشد. ‌او توضيح مي‌دهد:

«جريان اصلي» كاريكاتوري غربي است كه در آن [فردي فرضي به نام] كارِن با كارت ويزاي خود در فروشگاه مِيسي خريد مي‌كند. اما، اين جريان اصلي نيست. در واقع، [افرادي مانند كارِن] گروه بسيار اندكي از افراد مرفه در اين كره خاكي به شمار مي‌روند.

طبق آماري كه آنتونوپولوس به نقل از الكس گلدشتاين ارائه مي‌كند، تنها ۱۳ درصد از جمعيت انساني در كشورهاي دموكراتيك و ليبرال با يك سيستم ارزي ذخيره‌اي يا پايدار زندگي مي‌كنند. آنتونوپولوس پيام اصلي خود را خلاصه مي‌كند:

۸۷ درصدِ ديگر جريان اصلي هستند. اين ميزان برابر با ۶ ميليارد نفر ديگر است. اين جريان اصلي بشريت است و جريان اصلي بشريت به ارزهايي احتياج دارد كه دست‌خوش سفته‌بازي نشوند.

بنابراين، براي آنتونوپولوس، ترسناك‌ترين سناريو اين است كه براي خوشايند ۱۳ درصد مرفه (همچون وال استريت، ايلان ماسك، جي‌پي مورگان و سفته‌بازان و سرمايه‌گذاران غربي)، بيت كوين به ۸۷ درصدِ بزرگ‌تر خيانت كند. او مي‌گويد:

به نظر من، بزرگ‌ترين خطر اين است كه ما در حفظ سه اصل اساسي غيرمتمركزبودن، بي‌طرف‌بودن و ضدسانسوربودن سهل‌انگاري كنيم تا به اقليت بسيار بسيار اندكي نفع برسانيم كه آنها را جريان اصلي مي‌ناميم.

به عبارت دقيق‌تر، اين گزاره بر ساده‌تركردن قوانين شناخت مشتري و مقررات ضدپولشويي اشاره دارد كه موانعي مهم بر سر راه افراد بي‌بهره از خدمات بانكي به شمار مي‌روند. به باور آنتونوپولوس، اين اقدام بيت كوين را «ارتقا» مي‌دهد و آن را از حوزه اوليه خود كه محدود به عده معدودي از افراد، مانند سايفرپانك‌ها، مي‌شد خارج مي‌كند.

به نظر او ما در شيبي لغزنده به پيش خواهيم رفت و گام اول، موجب زنجيره‌اي اتفاقات و پيامدهاي بزرگ‌تر خواهد شد (حتي مي‌توان استدلال كرد كه گام اول اكنون برداشته شده است). برخي از اولين اشتباهات ممكن است با قوانين «به‌اصطلاح بي‌ضررِ» شناخت مشتري آغاز شود و در نهايت، براي مهم‌ترين ويژگي بيت كوين، يعني كمياب‌بودن، تهديدآميز باشد. اگر ماينرها به‌نحوي، مثلاً از طريق قوانين، تهديدها يا مشوق‌ها فريب داده شوند تا ميزان عرضه ۲۱ ميليوني بيت كوين را تغيير دهند، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟

آنتونوپولوس اين مسئله را مطرح مي‌كند:

به‌نظر من، از ماينرها درخواست خواهد شد تا ميزان عرضه بيت كوين را «اصلاح» كنند.

شايد به اين ‌صراحت اتفاق نيفتد و ماينرها جرأت نكنند ۲۱ ميليون واحد بيت كوين را تبديل به ۴۲ واحد كنند. اما، جريان ممكن است از اين هم مخرب‌تر باشد! شايد ماينرها به اين توافق برسند كه تمام واحدهاي بيت كويني كه ساتوشي در طي اين سال‌ها انتقال نداده است، به هدر رفته‌اند؛ بنابراين، تصميم بگيرند كه تمام آنها را دوباره به گردش دربياورند. ممكن است ماينرها توافق كنند كه هر بيت كويني را كه ازبين‌رفته قلمداد مي‌شود، دوباره ايجاد و وارد شبكه كنند.

با اين حال، حتي در سناريوي خيانت بيت كوين نيز آنتونوپولوس در كل به آينده و قدرت ايده‌آل‌هاي بيت كوين خوش‌بين است. او مي‌گويد:

آنها مي‌توانند آنچه را كه امروز بيت كوين مي‌ناميم، هدف قرار دهند و آن را تضعيف و تهديد كنند. اما در اين صورت، ايده اصلي با همان نام يا نام متفاوت ديگري بازسازي مي‌شود؛ زيرا، هيچ‌كس نمي‌تواند جلوي دسترسي ميلياردها نفر را به اقتصاد جهاني بگيرد.

در نهايت، آنتونوپولوس اظهار مي‌دارد:

شايد، آنها سعي كنند وجهه‌اي رسمي و قانون به اقدام خود بدهند، اما در نهايت شكست خواهند خورد.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.